از تاریخ کاشان در دوره هخامنشی ، اطلاعات زیادی در دسترس نیست ، لیکن کشف سکه های نقره ای متعلق به این دوره و همچنین سکه های یونانی مربوط به قرن ششم قبل از میلاد، در روستای مرق درسی کیلومتری کاشان نشانگر اعتبار و اهمیت این منطقه در آن دوران است. از دوران ساسانی بقایای آتشکده های مهم و جالبی چون آتشکده نیاسر و آتشکده خرم دشت دراطراف کاشان باقی مانده که حاکی از توجهی است که شاهان ساسانی به این خطه داشته اند. علاوه برآن طبق آنچه که از تاریخ اعثم کوفی مستفاد می گردد مؤید این امر است که کاشان در دوره ساسانی شهری بزرگ با امکانات اقتصادی زیادی بوده است . و باز در اهمیت این شهر در دوره ساسانی همین بس که حدود بیست هزار سرباز برای ارتش ایران فراهم می کرده است.[1] - کاشان پس از ورود اسلام - در دوره اسلامی : با حمله اعراب ، کاشان به تسخیر مسلمانان درآمده و از این پس همواره از توابع امیر نشین اصفهان بود . لیکن اعتبار و اهمیت گذشته را نداشت کاشان به علت فقدان استحکامات دفاعی همواره مورد تعدی دیلمی ها بود تا در قرن دوم هجری به دستور و کمک زبیده خاتون همسر هارون الرشید ،برج و بارویی بر گرد شهر احداث گردید ولی به واسطه زلزله سختی که در سال 239 و 242 در کاشان و اصفهان روی داد ، ویران گردید . زلزله سال 346 هجری وشیوع بیماری وبا در سال 347هجری نیز شهر را به ویرانه ای تبدیل نمود. اما دیری نپایید که کاشان به همت فرمانروایان شیعی مذهب آل بویه توسعه یافت ویکی از کانونهای شیعی کشور بوده است بخصوص در زمان موید الدوله که فرمانروای کاشان واصفهان بود کاشان روبه رونق و آبادانی نهاد. بطوری که صاحب کتاب احسن التقاسیم آن را شهری عظیم الاسم و قدیم الرسم با مزارع سرسبز و آباد دانسته و صاحب حدودالعالم نیز کاشان را شهری با نعمت زیاد توصیف کرده است. با توجه به ویرانیهای ناشی از زلزله و جنگ وشورشها، بقعه قاضی اسدالله و مسجد جامع کهنه بنیان اولیه آن مربوط به دوران ال بویه وجود دارد. در دوران سلجوقیان کاشان ازاهمیت واعتبار زیادی برخورداربود.بویژه درسلطنت سلطان جلال الدین ابوالفتح ملک شاه را می توان درخشنده ترین دوران تاریخی کاشان به حساب آورد. این پادشاه در کنار شهر قلعه محکم جلالی را با عمارتها و برج و باروهای محکم بنا نهاد و بر رود قمصر سد محکمی ساخت و هنر در این شهر به اوج رسید سفالینه ها و کاشیهای کاشانی شهرت جهانی یافت چنانکه به نظر بعضی واژه کاشی از سفالینه های این دوره نشات گرفت . آثار وابنیه خیریه فراوان و ساختمانهای عالی از جمله مظاهر بارز شکوفایی شهر است که بزرگان این شهر از خود به یادگار گذاشته که از جمله آنها مناره مسجد جامع به تاریخ 466 هجری و کتابخانه شرفیه مدارس مجدیه- عزیزیه بنای اولیه بقاع متبرکه همانند سلطان علی محمد باقر می باشد. در نیمه اول قرن ششم به همت مجدالدین عبیدالله حصار و برج و باروی مستحکمی پیرامون شهر ساخته شد که در زمان تاخت و تاز ملک سلجوق بن محمدبن ملکشاه به این خطه خساراتی وارد شد . و تخریب 49 قریه آباد و غارت اموال مردم را در پی داشت که با زیرکی مجدالدین از بزرگان این دوره با اهداء اموال زیاد به ملک سلجوق شهر کاشان از آسیب جدی و تاراج عمومی نجات یافت. - ایلخانی: در یورش های وحشیانه چنگیزخان مغول کاشان نیز از این صدمات بی نصیب نماند و مردم شهر قتل و عام شدند، اما در سال 650 که شمس الدین جوینی فرمانروای این نوحی گردید، تا حدی از تجاوزگری کاسته شد و به نظر مورخان خواجه نصیرالدین طوسی به احترام وجود بابا افضل کاشانی لشگر خان مغول را از هجوم به کاشان برحذر داشت . د رسال 674 هندوشاه نخجوانی یکی از منشایان دانشمند آبا قاخان عهده دار حکمرانی کاشان بود و بعد علی پسر شمس الدین جوینی فرمانروا گردید که تا سال 688 به فرمان ارغون خان کشته شد و این ها در حالی بود که تمام شهرهای ایران بعلت هجوم مغولان آسایش و امنیتی نداشتند در کاشان با وجود فرمانروایان لایق دوره آرامی حاکم بود. و کاشان به موفقیت های چشمگیری در زمینه اقتصادی و بازرگانی دست یافت که می توان به تولید مخمل ، قالی و کاشی و ظروف سفالین و فلزی در حد صادرات اشاره کرد. و به قول فریداودور یک کشیش فرانسوی که در سال 721 هجری از کاشان دیدن کرده نوشته شهر کاشان با شکوه احیاء شده و دارای انواع نعمت ها بود. غازان خان در شهر کاشان دارالسیاده بزرگی ساخت و املاک زیادی برای آن وقف نمود که شامل مسجد – مدرسه- پرورشگاه – خیریه – دارالشفاء و مسافرخانه بود که برای تامین هزینه عایدات سه قریه بیدگل ، هراسکان و مختصآباد بر آن وقف نمود. در نیمه سده هشتم از نفوذ پادشاهان مغول بر کاشان کاسته و محل تاخت و تاز آل مظفر گردید که شاهد آن سکه های مکشوفه ای به نام مبارز الدین و شاه شجاع زده شد می باشد که تا سال 768 شهر تحت فرمانروایی آل مظفر قرار داشته است. - تیموری: در هنگام حمله تیمور مجدالدین مظفر کاشی فرمانروای اصفهان و کاشان بود که با سیاست و کیاست توانست این شهر را از حملات ویرانگر تیمور دور نگهدارد و این امر موجب آبادانی بیشتر شهر شد . و با مرگ تیمور ابتدا کاشان بدست پیرمحمد و سپس برادرش رستم بهادر از نوه های تیمور اداره می شد. - قرقویونلو: در زمان شاهرخ یکی از سران سپاه به نام الیاس خواجه و بعد رستم بهادر بر کاشان حکم راند ه با مرگ شاهرخ امیر جهانشاه ترکمان در کاشان حکومت کرد و بعلت علاقه همسرش به کاشان این شهر مورد توجه قرار گرفت که موجب ایجاد بناهای عمومی از جمله میدان میر عماد که شامل حمام – کاروانسرا- مدرسه و مسجد و دارالشفا بود شد. - صفویه: با پیروزیهای شاه اسماعیل مردم کاشان نیز حاکمان سلطان مراد ترکمان را از شهر بیرون راندند و با استقبال از شاه اسماعیل و جلوس او در سرچشمه فین جشن بزرگی با اجتماع بزرگان مردم برپاشد . علاقه شاه طهماسب به شهر و تقاضا از مرجع عالیقدر محقق کرکی برای سکونت در این شهر موجب پایتختی مذهبی و مرکز امور شیعی کشور شد بطوریکه دارالمومنین نام گرفت و موجبات ساخت مساجد، تکایا و حمامها و مدارس زیادی با تزئینات زیاد، آراسته و پدیدار شد. در سال982- اواخر سلطنت شاه طهماسب زلزله شدیدی به مرکزیت فین، کاشان را به شدت ویران نمود بطوریکه مورخ روضه الصفا می نویسد بیش از 3 هزار خانه ویران شد و هزار دویست نفر از بین رفتند با مرگ شاه طهماسب وضعف و بی تدبیری سلطان محمد خدابنده ، ترکمانان این شهر را تا ده سال پایگاه خویش قرار داده و به قتل و غارت و ویرانی پرداختند تا آنکه شاه عباس به رفع فتنه آنها پرداخته و مردم از او استقبال کردند شاه عباس به کاشان و مردم آن علاقه زیادی داشت بدین سبب دستوراتی برای تامین امنیت ، عمران و آبادانی و توسعه صنعت کاشان صادر نمود . که می توان به ساخت باغات میدان بزرگ دولت خانه ، عمارتهای باشکوه و قنات و چهار بازار جدید و کاروانسرا اشاره کرد. این زمان شهر به اوج شهرت خود در بافت قالی ، پارچه مخمل و ابریشم ، صنعت فلز کاری و کاشی سازی دست یافت چنانچه توماس هربرت انگلیسی کاشان را از نظر وسعت و زیبایی دومین شهر ایران به شمار آورده است .و تاورنیه در سفر نامه خود ضمن تعریف از صنایع بافندگی ابریشمی – زری بافی و مسگری کاشان از مهمانسرای شاه عباس و سایر بناها تمجید کرد و شاه عباس پس از 42 سال سلطنت در فرح آباد مازندران در گذشت جدش به کاشان منتقل و در کنار بقعه حبیب بن موسی دفن شد . شاه صفی نیز به علت علاقه به کاشان آبادی های زیادی در کنار قهرود و عمارتهابه نام صفی آباد ساخت و بالاخره در کاشان در گذشت که پس از وی شاه عباس دوم در عمارت دولتخانه کاشان بر تخت نشست و کاشان سیر پیشرفت را ادامه داد چنانچه ژنرال شاردن می نویسد در خود شهر و حومه که زیباتر از خود شهر است مجموعاً شش هزار و پانصد خانه ،چهل باب مسجد ، سه باب مدرسه و دویست باب امام زاده دارد. بازارها و گرمابه های فوق العاده عالی ، خوب و خوش ساخت دارد. با حاکمیت محمود افغان ، وی گروهی از کردهای سنی را برای تصرف کاشان فرستاد که آنان فجایع اصفهان را تکرار نمودند و کلیه جوانان را از دم تیغ گذراندند و کنیسه های یهودیان را تعطیل نمود و از آن جماعت جزیه خواستند اما با شکست اشرف افغان در سال 1142 در سمنان از نادر کاشان از افغانها تخلیه و به اصفهان عقب نسشتند که موجب سرور و شادی مردم کاشان و استقبال از نادر شاه گردید. - افشاریه: در اجتماع بزرگ و تاریخی نمایندگان مردم ، در دشت مغان در سال 1148 هجری به دعوت نادرصورت گرفت ، پنج تن از علما و بزرگان کاشان به نمایندگی از مردم این شهر حضور داشتند و در آن میرزا ابوالقاسم شیخ الاسلام کاشانی از احترام زیادی نزد نادر بر خوردار بود. پس از تاجگذاری نادر شاه یکی از اقوام خود را به نام حسنعلی خان افشار به حکومت کاشان و قم برگزید و برای دو سال هم این شهرستان را از مالیات معاف نمود و به جبران ویرانی هایی که توسط افغانها بوجود آمده بود به عمران وآبادانی همت گماشت و در این زمان یهودیان کاشان نسبتاً راحت شدند و در صنعت ابریشم بافی موفقیت حاصل نمودند و این شهر مرکز روحانیت یهود ایران گردید و حتی این شهر را اورشلیم کوچک خواند ند .[2]که با کشته شدن نادرشاه بار دیگر افغانها و ازبکها به این شهر یورش برده و موجب غارت و ویرانی گردیدند. - زندیه: پس از به قدرت رسیدن کریمخان زند کاشان بار دیگر مورد هجوم مدعیان قدرت قرار گرفت که معزالدین محمد غفاری حاکم کاشان که طرفدار کریم خان بود کاشان را از تعدی مهاجمان مصون داشت بعد از معز الدین دامادش عبدالرزاق خان کاشی که حاکمی دلیر و منشاء آثار نیک و کارهای بزرگ بود به حکومت رسید. در این زمان وقوع زلزله شدید در سال 1192 یعنی در آخرین سال حکومت کریم خان در این شهر روی داد که موجب ویرانی کامل شهر شد و تلفات مردمی بیش از هشت هزار نفر بود با آگاهی حاکم زند ماموران مخصوص وکارگران فنی از دیگر شهرها را به کاشان فرستاد تا به سرپرستی عبدالرزاق خان به بازسازی حصار و باروی شهر ، بازار ، مسجد جامع و ....... بپردازند. علاوه بر این عبدالرزاق خان به ساخت حمام – مسجد – آب انبار و بازار چه و یک رشته قنات که همه به نام خان است پرداخت و در محلات شهر وقف نمود. - قاجاریه: پس از زند آقا محمد خان قاجار ، با تصرف قم روبه کاشان نهاد عبدالرزاق خان حاکم شهر و مردم مقاومت می کردند که فشار بیشتر مهاجمین با وساطت ملا محمد مهدی نراقی از علمای بزرگ آن دوره شهر از یورش قجر مصون ماند. اما از بین بردن کامل حکومت زندیه ، بار دیگر قجر رو به کاشان نمود و با کینه شکست قبلی به قتل و غارت شهر و نواحی کوهپایه غرب و دستگیری و ضبط اموال حاکم شهر کاشان پرداخت ولی پس از این وقایع شهر روزهای آرامش را باز یافت . کنت دوسرسی که کاشان را دیده آنرا از شهرهای مهم بزرگ صنعتی یاد می کند و جمعیت شهر را سی هزار نفر نوشته کارگاههای زری بافی ، پارچه بافی و ساخت ظروف فلزی را ستوده و تعداد دستگاههای شعر بافی را شش هزار می نویسد. اوژن فلاندن که در سال 1257 کاشان را دیده اینگونه توصیف می کند در قرن اخیر این شهر به کلی منهدم گشت ، بناهایی که امروز مورد دقتند بازارها ، کاروانسراها و حمامها می باشد ، حصارش کاملا خوب و به نظر من از سایر شهرها به مراتب بهتر است. صدراعظم محمد شاه قاجار ، حاج میرزا آغاسی به تعمیر و مرمت یا تجدید بنای مقابر چندی از عرفای شهر پرداخت . اما با مرگ محمد شاه درگیری داخلی بین خاندان متنفذ غفاری و شیبانی باعث سلب آسایش در این شهر شد و در دوره ناصری زمان تبعید امیرکبیر ، قهرمان مبارزه با استعمار به فین و بالاخره شهادت این مرد بزرگ است. در دوره طولانی سلطنت ناصرالدین شاه و آرامش نسبی موجب کاهش اهمیت برج و باروی و خندقهای شهر و در نهایت باعث تعدیات مهاجمین و آسیب پذیری شهر شده چنانکه در نهضت مشروطیت ، نایب حسین کاشی با پسرانش شهر را تصرف نموده و به ظلم و ستم پرداختند در سال 1329 مجدداً شهر به علت آشفتگی اوضاع تحت تسلط نایب حسین درآمد و با اعدام نایب حسین در سال 1337 برج و باروی شهر ارزش نظامی و استراتژیک خود را از دست داد و با گسترش شهر کاشان این برج و باروها ویران شدند و فقط آثار مختصری باقی مانده است. - کاشان در انقلاب مشروطه: زمانیکه پیشوایان روحانی از مرکز به قم مهاجرت کردند و مهاجرت کبری شروع شد حاجی میرزا فخرالدین رییس خاندان نراقی با گروهی از همراهان رهسپار قم شد پس از صدور فرمان مشروطیت نخستین اثر آن در کاشان افتتاح مدرسه علمیه بود که به شکل مدارس امروز به وسیله دانشمند نامی شهید آقا علی نراقی و دیگران تاسیس و غلامرضا معارفی از آزاد یخواهان روشنفکر بود که نظامت آنرا بعهده گرفت و بوسیله نیکوکاران مشکلات آن حل می شد و بعدها مدرسه مظفریه به کمک خاندان غفاری و شیبانی و مدرسه اسلامیه به کمک خاندان احمدی دایر شد. با اختلاف میان شاه و مجلس و کارشکنی درباریان که در صدد مخالفت با مشروطیت بر آمدند مدیرالسلطنه پسر نظام الملک نوری از محارم محمد علی میرزا مامور فتنه انگیزی در کاشان شد تا در آراء انتخابات دخالت کند، تا اینکه بعدها به درخواست اهالی و اعتراض مجلس و جراید آصف الدوله وزیر کشور را استیضاح و فرد بی سوادی را به جای او نهادند. با به توپ بستن مجلس مدیر السلطنه را با اختیارات تامه برای سرکوبی کاشان و مشروطه خواهان حاکم کاشان نمودند، وی نیز با زدن و بستن و حتی بریدن گوش و بینی مردم تا جایی پیش رفت که دو نفر از بازرگانان به نام محمد علی آزاده و سید محمد لاجوردی را به باد توهین و شلاق و جریمه و تبعید گرفت و حتی به مدرسه علمیه حمله برد و به تخریب و غارت اموال آن بسنده نکرده و یکروز به اوباش دستور داد تا آنها به ضرب و جرح نراقی بپردازند و مردم با شنیدن این خبر بدارالحکومه هجوم برده و مدیرالسلطنه هم شبانه به تهران گریخت و بعدا با پیدا شدن جسد شیخ مجتهد نراقی در قلعه دوک متعلق به اشرار مدیرالسلطنه تنها به هفتاد ضربه شلاق محکوم شد . وجود شرارتها توسط اوباش و دیگران و حتی لشگر کشی رضا خان در مدت سه سال در دوره سوم قانونگذاری بعلت استیلای اشرار و عدم توانایی دولت انتخابات کاشان معوق ماند و حساب کاشان از تمام کشور جدا شده و تسلیم یا غیان گردید ولی پس از مدتی در دوران وثوق وسیاستهای بکار زده علیه یاغیان آنها را دستگیر و اعدام نمود و با تشکیل ژاندارمری شرارتها با زحمت زیاد پایان یافت . - پهلوی: در این دوره برخی از مقرضان در پی ایجاد مشکلات و نا امنی در کاشان بودند چنانکه در دوره ششم تا نهم مجلس که از فرصتهای کم نظیر ایران بود ، نمایندگان کاشان موفق نشدند به مصالح و منافع حیاتی این شهرستان اثر نیکی بخشند در سال 1312فرماندار وظیفه شناس کاشان اعتمادالدوله احمد صدری با کوتاه کردن دست اخلالگران به اصلاحات و طرحهای خیابان کشی شهری و پیشرفتهای مهم فرهنگی بخصوص تعلیم دختران پرداخت . ساختمان ورزشی چهل جریب ، ایستگاه راه آهن و کشیدن خط آهن قم – کاشان و راه سازی ها از جمله فعالیتهاست . پس از شهریور 1320 و مشکلات قحطی که به همت نمایندگان از کاشان برطرف شد مراکز صنعتی ریسندگی و صنایع ماشینی کاشان شکل گرفتند. - انقلاب اسلامی : با گشترش مبارزه مردم ایران بر علیه رژیم ستمشاهی از آغاز تا پیروزی مردم کاشان هم همانند دیگر شهرهای کانون مبارزه به فعالیت و فریاد پرداختند در کاشان مردم با الهام از سخنان و پیامهای امام (ره) و تجمع در مساجد بویژه مسجد آقابزرگ به عنوان کانون اصلی همراه با روشنگری آگاهان و علمای شهر و دخالت به موقع آنان در فعالیتها و خطرها به مبارزه می پرداختند و شاهد آن 27 شهیدی است که در مسیر پیروزی انقلاب به خون خود غلطیدند و در پیروزی انقلاب نیز جزء اولین شهرهایی بود که تحت کنترل نیروهای انقلاب (حزب الله ) در آمد و در مواقع مختلف با حرکت به سوی تهران در مراسمهای مختلف ملی همانند ورود امام شرکت می نمودند . و در تمام صحنه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جزء شهرهای پیشتاز و همگام با انقلاب بوده و بطوریکه به اقرار مسئولان نظام جزء آرام ترین شهرها در مسائل مختلف بوده است. در دوران دفاع مقدس تعداد زیادی از افراد ایمانی شهرستان در جبهه های نبرد حضور یافته و در جایگاه خویش درسهای بیاد ماندنی را برای همگان در این بخش از تاریخ انقلاب رقم زدند حضور کاشانیها عمدتا در لشگر نجف اشرف با فرماندهی شخصیت زبده شهید حاج احمد کاظمی که بارها دلگرمی خود را به وجود کاشانیها در این لشگر می خواند و لشگر امام حسین (ع) نویدی بودند که به اقرار فرمانده فعلی سپاه مبنی بر اطمینان خاطر از محورهای عملیاتی با حضور بسیجیان این خطه بوده است . وجود فرماندهانی لایق در دیگر لشگر ها و تیپهای حاضر در خط مقدم که علاوه بر ثبت نام خود در تاریخ همیشه افتخار دفاع مقدس حماسه های بیاد ماندنی آفریدند ، در اینجا لازم است یاد بیش از 1700 شهید و سردار هشت سال دفاع مقدس کاشان که بعنوان سند زرین این شهرستان در دفاع مقدس می باشند گرامی داشته شود . پشتیبانی دفاع مقدس شهرستان کاشان چنان گسترده بود که در سالهای اولیه بعد از دفاع مقدس بر اساس آماری که در رسانه ها اعلام شد میزان آنرا نسبت به جمعیت خود در سطح کشور برای شهرستان کاشان همراه با شهرستان زنجان در مقام اول قرار گرفت.
+ نوشته شده در دوشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۶ساعت 17:2  توسط ق
|
+ نوشته شده در دوشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۶ساعت 16:58  توسط ق
|
بهزودي امريکاييها با صداي اذان از خواب برميخيزند هم انديشي:يک روزنامه امريکايي در گزارشي از کتاب "امريکا به تنهايي... پايان جهان همانطور که ميدانيم"، نوشته "مارک ستاين"، يکي از نويسندگان نئومحافظه کار اين کشور، نسبت به گسترش شديد و فوري اسلام در امريکاي شمالي، هشدار داد و اضافه کرد: شما امريکايي ها با صداي اذان مسلمانان از خواب برمي خيزيد. به گزارش هم انديشي به نقل از رجانيوز، روزنامه "هيومن ايفنتس" در گزارش مفصلي از اين کتاب، با اشاره به بخشي از کتاب فوق که در آن از گسترش سريع اسلام در اروپا خبر داده، مي افزايد: بي شک اين امتداد اسلامي به زودي آمريکا را نيز فراخواهد گرفت و در آينده اي نزديک صداي اذان در فضاي امريکا به گوش خواهد رسيد. در آينده اي بسيار نزديک، شما امريکايي ها با صداي اذان مسلمانان از خواب برمي خيزيد. ميليونها اروپايي اکنون اين گونه بيدار مي شوند. "ستاين" در بخش ديگري از اين کتاب مي نويسد: آينده جهان مال آنهايي است که زياد زاد و ولد مي کنند و اعتماد به نفس دارند. اسلامگرايان هر دوي اين صفات را دارند، در حاليکه غرب که خود به تعدد فرهنگ ها دعوت مي کند، به دليل تنبلي و عدم زاد و ولد زياد، در خطر مي باشد و مطمئنا شاهد خراب شدن تمدنش خواهد بود. آخرين آمار غير رسمي در جهان نشان مي دهد مسلمانان در حدود 5 تا 8 درصد کل شهروندان اروپايي را تشکيل مي دهند. نويسنده اين کتاب با ادعاي اينکه "يقيناً جهان غرب در قرن 21 از دست مسلمانان در امان نخواهد بود و کل آن را فرا خواهند گرفت"، مي نويسد: اروپا در نهايت به همين دليل از هم پاشيده خواهد شد و تنها در صورتي اين مسأله به وجود نخواهد آمد که تمام کشورهاي غربي عليه اين مساله با يکديگر متحد شوند. اين نويسنده نئومحافظه کار براي اثبات ادعاي خود به سخنان "سرهنگ معمر قذافي"، رهبر ليبي اشاره مي کند که گفته بود بدون اينکه زور بزنيم، اروپا مسلمان خواهد شد. "مارک ستاين" در ادامه مي افزايد: انفجارات سال 2004 ميلادي در شهر "مادريد"، پايتخت اسپانيا و نيز کشته شدن "ثيو فان جوخ"، کارگردان هلندي که به ضد اسلامي بودن شهرت دارد، چيزي نيستند به جز اولين گام هاي حرکت اروپا به سمت جنگ داخلي. وي همچنين در ادامه با انتقاد از مساجد اسلامي در غرب مي نويسد: اين مساجد تنها براي استخدام نيروهاي جهادي مورد استفاده قرار مي گيرند و نقش ايدئولوژيک ويژه اي را در اين مسير ايفا مي کنند و همواره براي گروهک هاي مسلح نيرو جذب مي کنند. روزنامه "هيومن ايفنتس" در پايان مقاله برگرفته از کتاب "مارک ستاين"، با انتقاد از مواضع ليبرال هاي آمريکا ادعا شده است: ليبرال ها نبايد اعراب و مسلمانان را به عنوان بخشي از امريکاي چند دسته اي، بپذيرند. ليبرال ها هنوز مي گويند که تنوع و چند دستگي امريکا نقطه قوت اين کشور است، در حاليکه در آينده نزديک با اين انديشه خواهيم ديد که پيروان انديشه "طالبان" در خيابان هاي ما قدم مي زنند و شيشه مغازه ها را مي شکنند و همه چيز را به آتش مي کشند.
+ نوشته شده در دوشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۶ساعت 16:53  توسط ق
|
Aries مريخ صاحب اين برج است، حاكم عنصر آتش، واكهها، مثبت، مذكر، حركتپذير، شجاعت، رنگ قرمز، سطح زمين كه زير آن جواهر و فلزها هستند، جاهطلب، هدفهاي بلندپرواز، عمل سيع، توانايي اجرايي، ذهني كه پر از ايدهها باشد، بيش از حد خوشبين، متعصب، برونگرا، داراي ويژگيهاي خورشيد و مريخ، خورشيد در اين برج در قويترين موقعيت خود قرار گرفته است. Taurus زهره صاحب اين برج است، كره ماه در اين برج در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد، منفي، مؤنث، عنصر خاك، حركتناپذير، رنگ سفيد، استقامت، صبر، چيزي را فراموش نميكند، كُند، ثابتقدم، تنبل، اعتمادبهنفس، وفادار، سمج، نميبخشد، جنگل يا مزرعه، جايي كه داراي آب است و كشاورزها زندگي ميكنند، داراي همه ويژگيهاي كره ماه و زهره. Gemini عطارد صاحب اين برج است، داراي همه ويژگيهاي عطارد، مثبت، حركتپذير و هم حركتناپذير، رنگ سبز، بدون غم، هميشه سرحال، بيقرار، وفقپذير، باهوش، مشاور، علاقه به مسافرت، نميتواند تصميم بگيرد، هميشه فكر ميكند، ناآرامي دروني، هيچ قانوني را نميپذيرد، سريع ميفهمد، سخاوت، در مكانهايي كه هنرمندان و خوانندهها و زنهايي كه بدن خود را ميفروشند زندگي ميكنند، اتاق خواب، عنصر هوا. Cancer كره ماه صاحب اين برج است و مشتري در اين برج در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد. داراي همه ويژگيهاي كره ماه و مشتري، منفي، عنصر آب، مؤنث، حركتپذير، بيشازحد احساساتي، تصورهاي ثمربخش، انعطافپذير، كمحوصله، وفادار، بيصبر، خيلي خودخواه، حافظه خوب، ديپلماتيك، كشتزارهاي پر آب، مكانهايي كنار رودخانهها كه پر از درخت و گياه باشد، مكانهاي پر رطوبت. Leo خورشيد صاحب اين برج است، داراي همه ويژگيهاي خورشيد، مثبت، مذكر، حركتناپذير، عنصر آتش، سخاوت، هيبت، ايمان، كمحرف، گرايش به چاپلوسي، انساندوست، پر ذوق، عدم فكرهاي پست، جنگلهاي عظيم، كوهستان، شريف. Virgo عطارد صاحب اين برج است و هم در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد، منفي، مؤنث، عنصر خاك، رنگهاي گوناگون، حركتپذير و هم حركتناپذير، تاجر خوب، كارش را كامل و تميز انجام ميدهد، دارو، بهداشت، باغداري، منظم، دقت بيشازحد، داراي همه ويژگيهاي عطارد. Libra زهره صاحب اين برج است و زحل در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد. داراي همه ويژگيهاي زهره، مثبت، عنصر هوا، رنگ سياه، حركتپذير، تعادل ذهني، توجه زيادي به جنس مخالف، سياستمدار، تصورهاي ثمربخش، كمك به ديگران، خيابانها، مغازهها، محل زندگي يك فرد، ثروتمند، خانه يك تاجر، بازار، مذكر Scorpion مريخ صاحب اين برج است، داراي همه ويژگيهاي مريخ، منفي، عنصر آب، رنگ طلايي، حركتناپذير، خيلي زرنگ، زحمتكش، بيشازحد انتقادي، مصمم، عمل سريع، معامله خوب، عمل بدون فكر قبلي، استقلال، هيجان، سخنچيني، انتقامطلب، ركگو، مكانهايي كه داراي حفره يا سوراخ هستند و مارها زندگي ميكنند، زهر، مخفيگاه، مؤنث. Sagittarius مشتري صاحب اين برج است، مثبت، عنصر آتش، حركتناپذير و هم حركتپذير، رنگ قهوهاي، شجاعت، جاهطلب، طماع، خوشبين، خستگيناپذير، اعتمادبهنفس، نيرومند، پر ذوق، داراي نيروي زندگي زياد، جدي، اعتقاد به خدا، درستكردار، اقامتگاه شاه، مكانهايي كه در آنجا مراسم مذهبي اجرا ميشوند، مذكر. Capricorn صاحب اين برج زحل است، داراي ويژگيهاي زحل، مريخ در اين برج در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد، منفي، عنصر خاك، حركتپذير، رنگ زردي كه بيشتر سفيد است، اجرا سريع، تصميمگيري با دقت، اعتمادبهنفس، راستكار، جدي، از مسخره شده ميترسد، صفتهاي بد عبارتند از: نادرست، متقلب، خودخواه، طمع، جنايتكار. Aquarius صاحب اين برج زحل است، داراي همه ويژگيهاي زحل، مثبت، عنصر هوا، حركتناپذير، رنگ سفيد تير، باهوش، با احتياط و دقت، انديشمند، كند در فهميدن، حافظه قوي، عدم تنگنظري، ركگو، عدم خودخواهي، مددكار، فكرهاي نوين، محقق، سمج، گرايش به علم، مكانهايي كه در آنجا آب خشك شده است، محل زندگي پرندهها و افرادي كه شراب توليد ميكنند يا قمار ميكنند، آنجايي كه در خانه ظروف نگهداري ميشود. Pises مشتري صاحب اين برج است و زهره در قويترين موقعيت خود قرار ميگيرد، منفي، حركتپذير و هم حركتناپذير، رنگ سفيد، سلامتي متوسط، معتاد، منفي، فلسفه، انديشمند، تصورات قوي، ركگو، كمك به ديگران، زود ميبخشد و كينه در دل نگه نميدارد، بيشازحد آزاد، سخاوتمند، عنصر آب، مكانهاي مذهبي و مقدس (به علت اينكه مشتري صاحب اين برج است)، دريا و درياچهها، مكانهايي كه در آنجا علما و روحانيون زندگي ميكنند.
+ نوشته شده در دوشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۶ساعت 16:51  توسط ق
|
|