معرفی یک کار علمی وزیبا به مناسبت ماه مبارک تا بامفاهیم این کتاب جاودانی بیشترآشنا شویم..

قرآن و فيزيك

نويسنده : نوالله رباتي
انتشارات : كردگار
شابك : 3 - 85 - 7376 - 964 - 978
تعداد صفحات : 90

در اين كتاب موضوعات زير از ديدگاه دانشمندان و منظر قرآن كريم مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است:
- پيدايش جهان وفرضيه جورج گاموف
- مدل و ابعاد جهان ، فرضيات الكساندر فريدمان
- نسبيت عام
- انبساط جهان
- سياهچاله و كرمچاله
- قانون دوم ترموديناميك
- نور و نظريه موجي و كوانتوم
- ذرات بنيادي
- رابطه علت و معلول
- نيروي حيات
- حيات فرازميني
- علم و دين
در تاليف اين كتاب حداقل از 30 منبع و ماخذ علمي و تفسير قرآني و انتشارات دانشگاهها استفاده شده است.
علاقه مندان ميتوانند جهت مكاتبه با نويسنده كتاب از آدرس پست الكترونيك زير استفاده نمايند:
NoorRobati [at] gmail [dot] com
+ نوشته شده در  جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ساعت 8:16  توسط ق  | 

  ●تمساح نمیتواند زبانش را بیرون بیاورد.

  ● زرافه میتواند با سرعت ۵۷کیلومتر در ساعت بدود.

  ● مغز فیل،20هزارم وزن بدن اوست.

   ● قوه ی چشایی پروانه ها، در پاهایشان تعبیه شده است.

   ● هرچه از استوا به سمت قطب پیش میرویم، اندازه موجوداتی مانند پنگوئن، روباه و وال بزرگتر میشود.

    ● مار «آناکوندا» تنها نمونه افعی است که بچه میزاید.

  ● نوعی ماهی وجود دارد که با کمک باله هایش، به سطح آب می  آید و یکونیم دقیقه در هوا پرواز کرده  و طعمه خود را شکار می کند.

 ● از بزاق نوعی خفاش خون آشام، دارویی ساخته اند که جلوی  سکته مغزی را می گیرد.

   ● قلب گنجشک، ۱۰۰بار در دقیقه میزند.

     ● مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش، نیش بزند.

       ● بزرگترین مار جهان، ۸متر طول و ۱۲۵کیلوگرم وزن دارد.

        ● قدرت بینایی جغد، 80برابر انسان است.

         ● دلفینها و فیلها فقط ۲ساعت در شبانه روز میخوابند.

         ● ضربان قلب مرغ مگس خوار، ۱۰۰۰مرتبه در دقیقه است.                      

+ نوشته شده در  جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ساعت 7:45  توسط ق  | 
قالی كاشان، در میان هنرهای دستی و به خصوص فرش دستباف جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد و جلوه‌گاه اندیشه‌های لطیف انسانی است.

بخش عمده آوازه قالی كاشان به بافندگان توانا و خوش ذوق آن ارتباط دارد كه نسل به نسل هنر خود را منتقل كرده‌اند.

اصغر شاطری یكی از محققان فرهنگ مردم در كاشان در معرفی هنر قالی بافی در این دیار كهن، می‌نویسد: قالی شیخ صفی معروف به اردبیلی كه در موزه  ویكوتوریاآلبرت لندن قرار داردو در سنه 926 ه- ق بافته شده است، كار  مقصود كاشانی بافنده مشهور این دیار است.

این فرش یكی از عالی‌ترین قالی های جهان است و در كتیبه آن نوشته شده:

جز آستان توام در جهان پناهی نیست/ سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست، عمل غلام آستان، مقصود كاشانی فی سنه 926 .

قالی معروف به شكارگاه نیز از بزرگترین قالیهای جهان ،بافته شده در این شهر است. همچنین قالی های معروف به چلسی و قالی  گلدانی و دهها قالی دیگر كه به خاطر زیبایی موجب شكوه و افتخار موزه‌های بزرگ است در كاشان بافته شده است.

قالی كاشان دوره‌های سخت و زیان باری از هجوم و فتنه افغانها گرفته تا زلزله مهیب سال 1192 را پشت سر گذاشته و با وجود كسادی و بی‌رونقی بازار و بی‌مهری و كم توجهی مسوولان در سالهای اخیر، بافندگان كاشانی همچنان برای زنده نگه داشتن این هنر تلاش می‌كنند.

هرچند با ورودصنعت فرش ماشینی، هنر فرش دستباف در كاشان نیز دچار ركود شده، ولی هنوز در بازار تاریخی كاشان حجره‌های زیادی وجود دارد كه محل تماشای بهترین قالی های دست باف با بهترین نقش های اصیل ایرانی است.

در شماره اخیر فصلنامه فرهنگ مردم كاشان در مورد پیشینه نقشه‌های قالی كاشان آمده: از تصاویر موجود بر سفال سیلك می‌توان حدس زد، احتمالا نقشه كشی در آن دوره در كاشان وجود داشته است.

 

طرح‌ها و نقشه‌های قالی ایرانی اكثر به نام محل بافت آنها معروف شده‌اند و قالی های كاشان نیز از این جمله‌اند. این مساله موجب شده تا نقشه‌ها از طرح‌ها و تنوع بی شماری برخوردار شوند، بطوریكه نقشه‌های قالی كاشان جای كاملا مشخص و برجسته‌ای در هنر ماندگار ایران دارد.

طرح‌های قالی، ریشه در فرهنگ قومی و شرایط هر منطقه دارد از جمله نقشه های قالی كاشان می‌توان از ترنج و محراب، محتشم كاشان، گلدانی و درختی كاشان، شكارگاه ، حیوانی ، بته‌جقه‌ای كاشان، سجاده‌ای كاشان نام برد.

برخی از هنرمندان رشته نقشه كشی قالی در كاشان میرزا احمد و میرزا علی اكبر نقاش، سیدرضاخان صانعی، میرزا نصرالله خان، دبیرالصنایع و نظام افسری، آثاری از خود به جا گذاشته‌اند كه موجب تحسین و تقدیر مجامع داخلی و بین‌المللی است.

رنگرزی از جمله صنایع دستی مرتبط با قالی بافی كاشان است كه قدمت آن با صنایع نساجی یكسان بوده‌است. این صنعت در گذشته در بازار كاشان رونق زیادی داشته، بطوری كه در اكثر گذرگاههای بازار تاریخی‌این شهر كارگاههای رنگرزی‌فعال بوده است، اما اكنون اكثر آنها تعطیل شده و تا حدودی كار رنگرزی به شیوه سنتی منسوخ شده است.

رفوگری نیز حرفه‌ای مرتبط با قالی‌است كه در گذشته در بازار كاشان از رونق زیادی داشته اما اكنون تعداد رفورگران بسیار اندك است.

رییس انجمن علمی فرش ایران و یكی از استادان با سابقه رشته‌فرش دانشگاه كاشان می‌گوید: با توجه به آثار بدست آمده در تپه‌های سیلك، سابقه فرش كاشان به ایران باستان و یكهزار سال قبل از میلاد می‌رسد. در دوره ساسانیان دست بافتهای كاشان به شهرت می‌رسد.  در جریان سفر ماركوپولو سیاح ایتالیاتی كه در زمان تیموریان صورت گرفته، باز موضوع فرش و مخمل خوش و نقش كاشان مطرح است.

فرش كاشان در دوره صفوی به اوج شهرت جهانی رسید، بطوریكه اولین صادرات اصلی و نظام‌مند دولتی فرش ایران در آن زمان از كاشان به سفارش پادشاه لهستان انجام گرفت.  از جمله فرش های ارزشمند این دوره را فرش شیخ صفوی نام برد كه با دست توانای بافنده‌ای كاشانی بافته‌شده و اكنون در موزه ویكتوریاالبرت لندن نگهداری می‌شود. فرش كاشان در دوره قاجار و پهلوی نیز همچنان مورد توجه بوده، و تا قبل از سال،54 كاشان حرف اول را در صادرات فرش كشور می زد و اكنون نیز برغم حضور سایر رقبا و مشكلات صادرات فرش ، كاشان جایگاه خود را تا حدودی حفظ كرده‌است.

 اگر تولیدكنندگان فرش دست باف كاشان به مسایلی همچون استفاده از مواد اولیه مرغوب، ثبات رنگ و تنوع طرح توجه كنند، جایگاه فرش كاشان بویژه در بازارهای داخلی و خارجی حفظ خواهد شد.

میزان تقریبی تولید فرش دست باف این شهرستان را بیش از 80 هزار متر مربع در سال است از این میزان حدود 30 درصد آن صادر و بقیه در بازار داخلی عرضه شده‌است. اكنون حدود 8 هزار نفر در كاشان به ویژه روستاهای این شهرستان به بافت فرش اشتغال دارند.

به طور متوسط 7ماه طول می‌کشد تایک فرش  5/2 در 5/3 بافته شود و حدود 170هزار تومان مواد اولیه می‌خواهد. قیمت فروش این فرش 800 هزار تومان است و مزد بافت آن حدود 600 هزار تومان.

حال اين هنر ديرينه ومعيشت هشت هزار نفري تا كجا دوام مي آورد وچه صرح هايي براي نجات آن بايد داده شود؟   راستي طرح مصوب حل مشكل فرش مجلس هاي گذشته معروف به كاشان به كجا رسيد؟

+ نوشته شده در  جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹ساعت 6:55  توسط ق  | 

 

 

 

 

 

 

 

کوه باستاني پرديس در حومه شهرستان جم در عسلويه استان بوشهر و در بين راه بندر کنگان به فيروز آباد فارس قرار دارد .

نکات حيرت انگيزدر اين کوه باستاني:

1- قله اين کوه نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد است چون بالاترين ارتفاع در نزديکي خط استوااز ايران است .
2- آتشکده باستاني که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعميد پدر جمشيد جم است .

3- مغناطيس قوي کوه در جهان مشهور است و اگر در فاصله 50 تا 100 متري کوه يعني تقريبا انتهايي ترين نقطه مشخص اسفالت با ماشين توقف کني بدون ترمز دستي ، ماشين بجاي سر پائيني به نرمي به سمت کوه کشيده مي شود که البته همين مغناطيس براي رانندگان نا آشنا بسيار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زيادي از خودروها بي اختيار با کوه تصادف کرده اند .

4- پوشش گياهي منطقه نوعي خار بياباني گرمسيري منحصر به فرد است که خواص دارويي فراوان دارد و شيره حاصله از منطقه تماما" پيش خريد چند کارخانه داروسازي بزرگ جهان است يکي از ترکيبات اصلي مسکن Advil که يکي از بهترين قرصهاي شناخته شده براي ناراحتي هاي اعصاب و دردهاي ميگرني است .

5- منطقه داراي خرمايي به نام خرماي خصه معروف است و کاملا در شيره خود غرق مي شود يعني يک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شيره مي شود و اندازه اين خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارويي منطقه تماما" براي ساخت قندهاي رژيمي براي بيماران ديابتي صادر مي شود، نکته جالب ديگر رويش درخت زيتون در دامنه شمالي کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهاي چاهه و دره پلنگي مي باشد که در آب و هواي آن منطقه بسيار بعيد مي نمود .

فعلا" سندي براي قدمت چاهه و دره پلنگي وجود ندارد ولي علائم مشهودي از غار نشيني مشاهده ، و فسيل هاي مختلفي در اين منطقه به وفور پيدا شده است .

6- در لايه هاي زيرين اين کوه معدن عظيمي از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلويه !

مردم چاهه و جم ، کوه پرديس را فوق العاده مقدس و محترم مي شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا يکي از اولين مکانهايي بوده که نفت در آن سوزانده شده است .

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۹ساعت 7:10  توسط ق  | 

جالب است بدانيم اسم کشورها هم معاني خاص خود را دارند. معني اسم برخي از آنها را بخوانيم وبدانيم...

* آرژانتين: سرزمين نقره                    * آفريقاي جنوبي: سرزمين بدون سرما

آلباني: سرزمين کوه نشينان                   ايران:‌قوم آريايي

اتيوپي: سرزمين چهره سوختگان             اسپانيا: سرزمين خرگوش کوهي

استراليا: سرزمين جنوبي                       * اسرائيل: جنگيده با خدا

ايسلند: سرزمين يخ                             بحرين: دو دريا

برزيل: چوب قرمز                              * بريتانيا: سرزمين نقاشي شدگان

بورکينافاسو: سرزمين مردم درستکار       پاراگوئه: اين سوي رودخانه

ترکيه: سرزمين قوي ها                         جامائيکا: سرزمين بهاران

دانمارک: مرز قوم دان                          روسيه: کشور روشن ها، سپيدان

سريلانکا: جزيره باشکوه                       سوئد: سرزمين قوم "سوي"

* سوئيس: سرزمين مرداب                     سودان: سياهان

سوريه: سرزمين آشور                          سيرالئون: کوه شير

شيلي: پايان خشکي / برف                      فرانسه: سرزمين قوم فرانک از اقوام سلتي

* فلسطين: يکي ازاسامي قديم رود اردن   فيليپين: از نام پادشاهي اسپانيايي به نام فيليپ

کانادا: دهکده زبان سرخپوستي"ايروکوئي"  کنيا: کوه سپيدي

* لبنان: سفيد

حال يك سئوال:اين نامها ومعاني كشورهاي ستاره دار چه سنخيّتي با خود (شكل،سرزمين) ويا فرهنگ مردم كشورها دارند؟ لطفاً نظر بدهيد///

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۹ساعت 6:46  توسط ق  |