آنچه بيش از ذرات بنيادين اهميت دارد، نيروهاي بنيادين است. ذرات حامل نيرو را، بر حسب شدت نيروئي که حمل ميکنند و ذراتي که متقابلا بر آنها تاثير ميکنند، به چهار دسته تقسيم ميکنند: نيروي گرانش، نيروي الکترومغناطيسي، نيروي هستهاي ضعيف و نيروي هستهاي قوي. 1. نيروي گرانشي گرانش، ساختمان کلان گيتي را شکل ميدهد، گرچه در بين نيروها ضعيفترين آنهاست. گرانش نيروئي عام است که بر هر ذره متناسب با جرم يا انرژي آن وارد ميشود. گرانش ميتواند تا فاصلههاي دور عمل کند و همواره نيروئي جذب کننده است. اما بايد توجه داشت که همين نيروهاي ضعيف گرانش ميان تک تک ذرات، در دو جسم بزرگ مثل خورشيد و زمين همگي با هم جمع ميشود و نيروي عظيمي بوجود ميآورد. سه نيروي ديگر کوتاه برد هستند، گاه جاذبه و گاه دافعه دارند و در نتيجه گرايش آنها به خنثيسازي است. در مکانيک کوانتم، ميدان گرانشي بين دو ذره مادي بوسيله ذرهاي به نام "گراويتون" توضيح داده ميشود که خود جرم ندارد، از اين رو نيرويي که حمل ميکند دور برد است. گرانش ميان خورشيد و زمين را به مبادله گراويتونها بين اجزا تشکيل دهنده اين دو کره نسبت ميدهند. گرچه ذرات رد و بدل شده مجازياند اما تاثير آنها سنجشپذير است. گراويتونهاي حقيقي امواج گرانشي را ايجاد ميکنند و به دليل ضعيف بودن به دشواري آشکار ميشوند و تا کنون کسي آنها را مشاهده نکرده است. ۲. نيروي الکترومغناطيسي اين نيرو تاثيري بر ذرات غيرباردار مثل گراويتونها ندارد اما با ذرات باردار مثل الکترون و کوارک وارد فعل و انفعال ميشود. بسيار قويتر از نيروي گرانش است. اين نيرو بين دو الکترون، در حدود 142 برابر گرانش است! نيروي الکترومغناطيسي بين الکترونها و پروتونهاي هسته (مثبت و منفي) موجب گرانش الکترونها به دور هسته ميشود همانطور که جاذبه گرانشي باعث حرکت زمين گرد خورشيد ميشود. جاذبه الکترومغناطيسي ناشي از مبادله شمار زيادي ذرات مجازي بدون جرم به نام "فوتون" است. رفتن الکترون از يک مدار به مدار ديگر نزديک هسته، انرژي آزاد ميکند و يک فوتون حقيقي گسيل ميشود. برخورد يک فوتون به اتم نيز همين جابجايي را براي الکترون انجام ميدهد و باعث مصرف انرژي و جذب فوتون ميشود. اين نيرو پس از نيروي هستهاي قوي، دومين نيرو از نظر قدرت است. 3. نيروي هستهاي ضعيف اين نيرو با برد بسيار کوتاه موجب پديده راديواکتيويته ميشود و بر همه ذرات مادي به استثناء فوتون و گراويتون ـ که حامل نيرو هستند ـ اثر ميکند. در 1967 پروفسور عبدالسلام و استيون واينبرگ از هاروارد نظريههايي ارائه دادند که موجب يکپارچگي و وحدت اين قبيل فعل و انفعالات با نيروي الکترومغناطيسي شد؛ همانطور که 100 سال قبل، ماکسول به الکتريسته و مغناطيس وحدت بخشيد. آنها گفتند علاوه بر فوتون، سه ذره ديگر وجود دارد که "بوزون" (BOSON) ناميده ميشوند و حامل نيروي ضعيف هستند. اين ذرات در انرژيهاي پائين همگي يک نوع ذره را تشکيل ميدهد مثل فرفره در سرعتهاي پايين که حالات مختلفي دارد، اما در سرعت هاي بالا فقط ميچرخد. در انرژيهاي بسيار بالاتر از GeV 100 اين سه ذره به همراه فوتون همگي رفتار مشابهي دارند اما در انرژيهاي پايين اين تقارن ميان ذرهها ميشکند. آنها به دليل ارائه نظريه شکست خودانگيز تقارن، در سال 1979 جايزه نوبل فيزيک را نصيب خود کردند. 4. نيروي هستهاي قوي اين نيرو در نوترون و پروتون، کوارکها را کنار هم نگه ميدارد و درهسته اتم، پروتونها و نوترونها را دور هم جمع ميکند. اين قوي ترين نيروي عالم است که کوتاه ترين برد را نيز دارد. ميگويند ذره ديگري به نام "گلوئون" (gluon) اين نيرو را حمل ميکند. پروتون يا نوترون مرکب از سه کوارک است. گاه زوج کوارک و پادکوارک ذرهاي را به نام "مزون" (mezon) توليد ميکند که ناپايدار است. خاصيت تحديد ويژگي عجيب کوارکهاست که رنگي را عيان نميسازند و اين خاصيت مانع مشاهده يک کوارک يا گلوئون به طور مجزا و منفرد ميشود و اين مسئله ممکن است مفهوم آن را تا حدي متافيزيکي جلوه دهد. در انرژيهاي معمولي، نيروي هستهاي براستي قوي است و موجب فشرده شدن کوارکها به هم ميشود اما در انرژيهاي بالا، اين نيرو بسيار تضعيف ميشود و کوارکها و گلوئونها مثل ذرات آزاد رفتار ميکنند. برگرفته ازكتاب: معجزه عقل کل - زندگي و انديشه هاي استيون هاوکينگ نام نويسنده: مسعود بينش انتشارات: باشگاه اندیشه تاريخ انتشار: پاییز 1387
+ نوشته شده در چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۸ساعت 6:44  توسط ق
|
|